شمس مغربی

شمس مغربی

شمارهٔ ۱۳۰

۱

منم که روی ترا بی‌نقاب می‌بینم

منم که در شب و روز آفتاب می‌بینم

۲

تویی که پرده ز رخسار خود برفکندی

که تا جمال ترا بی‌حجاب می‌بینم

۳

عجب عجب که به بیداری توان دیدن

مگر مگر که من این را به خواب می‌بینم

۴

خیال جمله جهان را به نور چشم یقین

به جَنب بحر حقیقت سراب می‌بینم

۵

ندانم از چه سبب تشنه‌ام چو من خود را

به ذات و نعت و صفت عین آب می‌بینم

۶

اگر شوند ز من مست عالمی چه عجب

از آنکه من همه خود را شراب می‌بینم

۷

مرا به هیچ کتابی مکن حواله دگر

که من حقیقت خود را کتاب می‌بینم

۸

چه باده خورد دل مغربی که من خود را

به سان نرگس مستت خراب می‌بینم

تصاویر و صوت

دیوان شمس مغربی به سعی و اهتمام سید محمد میرکمالی خونساری - سید محمد میرکمالی خونساری - تصویر ۷۳
دیوان محمدشیرین مغربی (متن انتقادی با مقدمه، حواشی و فهرست اصطلاحات عرفانی) به تصحیح و اهتمام دکتر لئونارد لوئیزان - محمد شیرین مغربی - تصویر ۳۳۸
دیوان کامل شمس مغربی شامل غزلیات، ترجیعات، رباعیات، فهلویات به انضمام رساله جام جهان نما، مقدمه و شرح احوال و بیان افکار او به اهتمام دکتر ابوطالب میرعابدینی - . - تصویر ۱۷۸

نظرات

user_image
سینا
۱۴۰۳/۰۷/۰۲ - ۱۲:۲۰:۴۳
من حقیقت خود را کتاب می‌بینم واقعا معنیش چیه؟ با جستجو در گوگل چیز زیادی که به دلم بشینه پیدا نکردم. ولی خوشحال میشم اگر کسی میدونه کمک کمه.