شمس مغربی

شمس مغربی

شمارهٔ ۱۸۹

۱

ای درخشان ز رخت مهر سپهر عالی

سایه ات از رخ ذرّات مبادا خالی

۲

ما چو ذرّه همه در سایه خورشید توایم

بر مدار از سر ما سایه ز فارغ بالی

۳

دلم از زلف تو پیوسته پریشان حالست

گرچه جمعست در آن جمع پریشان حالی

۴

گرنه با غالیه از زلف تو بوئی بوده است

غالیا غالیه را کس نخریدس غالی

۵

هم توظاهر شده در مملکت تفصیلی

هم تو مخفی شده در مرتبه اجمالی

۶

هم توئی خوبی رخسار بتان مهوش

هم تو زیبائی زلف و قد و خط و خالی

۷

قفس جسم کجا مانع پرواز شود

طایر جان کسی را که تو پر و بالی

۸

ای ولی که آینه ی روی دلارام خودی

چونکه با تست دلارام چرا مینالی

۹

مغربی با یقین روی نماید هردم

بگمانی تو مگر دیده از آن میمانی

تصاویر و صوت

دیوان محمدشیرین مغربی (متن انتقادی با مقدمه، حواشی و فهرست اصطلاحات عرفانی) به تصحیح و اهتمام دکتر لئونارد لوئیزان - محمد شیرین مغربی - تصویر ۴۲۱

نظرات