شمس مغربی

شمس مغربی

شمارهٔ ۲۷

۱

بیار ساقی از آن می که هست آب حیات

بده به خضر دلم وارهانش از ظلمات

۲

از آن شراب که جان و دلم از او یابد

ز قید جسم خلاص و ز بند نفس نجات

۳

از آن شراب که ریحان روح ارواح است

از آن شراب که بخشد حیات بعد ممات

۴

مئی که جان بتن مرده در دمد بویش

مئی که زندگی یابند ازو عظام رفات

۵

بیار و بر دل و جان مرده ما ریز

ببین سرایت ارواح راح در اموات

۶

چه خوش بود که ترا بی جهت توان دیدن

اگر چه روی تو پیداست در جمیع جهات

۷

بیا و جلوه کنان برگذر ز منظر دل

که منظری به ازو نیست درگه جلوات

۸

بیا که خلوت پاک از برای تو خالی است

از آنچه میل تو پیوسته است با خلوات

۹

نظر بسوی دل مغربی کن ای دلبر

ببین که روی چه خوش مینماید این مرآت

تصاویر و صوت

دیوان محمدشیرین مغربی (متن انتقادی با مقدمه، حواشی و فهرست اصطلاحات عرفانی) به تصحیح و اهتمام دکتر لئونارد لوئیزان - محمد شیرین مغربی - تصویر ۱۴۶

نظرات