شمس مغربی

شمس مغربی

شمارهٔ ۵۵

۱

سحرگهی که موذن بفالق الاصباح

صلای زنده دلان میدهد؛ بخوان صلاح

۲

تو رو به خانهٔ خَمار عاشقان آور

برای راحت روحت طلب کن از وی راح

۳

کلید فتح دلِ اهل دل، بدست دل است

گشایشی طلب از وی که عنده مفتاح

۴

از آن شراب که از دل همی بَرَد احزان

از آن شراب که در جان درآورَد افراح

۵

از آن مئی که ازو زنده است جان مسیح

از آن مئی که در اشباح در دمد ارواح

۶

نجات هردو جهان را از آن شراب طلب

که اوست در دو جهان موجب نجات و نجاح

۷

به پیش پرتو آن مِی چراغ فکر و خرد

چه پیش ضوء صباح است کوکب مصباح

۸

به هر که ساقی ازین باده داد رَست از خود

هر آنکه رَست ز خود یافت در دو کَون فلاح

۹

بیا و بر دل و بر جان مغربی می ریز

مئی که هیچ مُلَوَّث نمیکند اقداح

تصاویر و صوت

دیوان کامل شمس مغربی شامل غزلیات، ترجیعات، رباعیات، فهلویات به انضمام رساله جام جهان نما، مقدمه و شرح احوال و بیان افکار او به اهتمام دکتر ابوطالب میرعابدینی - . - تصویر ۱۲۳
دیوان محمدشیرین مغربی (متن انتقادی با مقدمه، حواشی و فهرست اصطلاحات عرفانی) به تصحیح و اهتمام دکتر لئونارد لوئیزان - محمد شیرین مغربی - تصویر ۱۷۰

نظرات

user_image
Sahv
۱۴۰۱/۱۲/۲۰ - ۰۴:۳۴:۲۲
۱.سحرگاه که موذن زنده دلان را به صلا (نماز) می خواند تو نیز برو برای صلاحت نماز بخوان. البته اینجا جناب مغربی بازی با صلا و صلاح کرده اند؛ می تواند معنی بیت این باشد: زمانی که موذن زنده دلان را به صلا می خواند؛ تو آن(صلا) را صلاح بخوان. یعنی یک «ح» به آن اضافه کن و بدان که نماز همان صلاح است.