شمس مغربی

شمس مغربی

شمارهٔ ۷۶

۱

رخت گرچه چو خورشید فلک مستور می‌باشد

دلم هم در فروغ خویشتن مستور می‌باشد

۲

نقابی نیست رویت را به جز رخت دایم

نقابی گر بود مهر رخت را نور می‌باشد

۳

به ما نزدیک نزدیک است و از ما دور دور آن رخ

که از افراط نزدیکی به غایت دور می‌باشد

۴

جهان خورشید او بگرفت و شد زو بی‌نصیب آن کس

که چون خفّاش از خورشید دیدن کور می‌باشد

۵

به هجر خویشتن باید طلب کردن وصال او

که مردم وصل او دایم ز خود مهجور می‌باشد

۶

قصور و حور و ولدان را نمی‌دانم ولی دانم

من آن کس را که ولدان و قصور و حور می‌باشد

۷

که تا جامع و فاضل ز ایزد کرده‌ام حاصل

که رطب و یابس عالم در او مسطور می‌باشد

۸

ز جام نرگس مست و لب میگون آن ساقی

روان مغربی گه مست و گه مخمور می‌باشد

تصاویر و صوت

دیوان کامل شمس مغربی شامل غزلیات، ترجیعات، رباعیات، فهلویات به انضمام رساله جام جهان نما، مقدمه و شرح احوال و بیان افکار او به اهتمام دکتر ابوطالب میرعابدینی - . - تصویر ۱۴۲
دیوان محمدشیرین مغربی (متن انتقادی با مقدمه، حواشی و فهرست اصطلاحات عرفانی) به تصحیح و اهتمام دکتر لئونارد لوئیزان - محمد شیرین مغربی - تصویر ۱۷۷

نظرات