شمس مغربی

شمس مغربی

شمارهٔ ۹۱

۱

دل از بند من بیدل رها شد

نمیدانم کِه او دید و کجا شد

۲

مگر کاو دانه خال بتی دید

از آن در دام زلفش مبتلا شد

۳

هوای دلستانی داشت در سر

نمی دانم بعزم آن هوا شد

۴

مگر بودش نهانی دلربایی

نهان از ما بر آن دلربا شد

۵

صفایی داشت با خوبان مهوش

ازین جای مکدر زان صفا شد

۶

صدای ارجعی آمد به گوشش

پی آن نغمه و بانگ و صدا شد

۷

صلای خوان وصل یار بشنید

ببوی خوان وصلش زان صلا شد

۸

ز جان و از جهان بیگانه گردید

که تا باجان و جانان آشنا شد

۹

دمی خالی نمیباشد ز دلدار

از آن کز بهر آن خلوت سرا شد

۱۰

ز حال مغربی دیگر نپرسید

از آن ساعت که از پیشش جدا شد

تصاویر و صوت

دیوان محمدشیرین مغربی (متن انتقادی با مقدمه، حواشی و فهرست اصطلاحات عرفانی) به تصحیح و اهتمام دکتر لئونارد لوئیزان - محمد شیرین مغربی - تصویر ۱۸۷
دیوان شمس مغربی به سعی و اهتمام سید محمد میرکمالی خونساری - سید محمد میرکمالی خونساری - تصویر ۵۰

نظرات