میلی

میلی

شمارهٔ ۲۲ - ممدوح شناخته نیست

۱

غمکدهٔ چشم را، دیدهٔ گریان شکست

سست‌بنا‌خانه‌ام، از نم توفان شکست

۲

در دم افغان مرا، خوی تو آمد به یاد

در دل آزرده‌ام، ناوک افغان شکست

۳

سینهٔآزرده‌ام، بس که ز افغان پر است

نخل خدنگ ترا، غنچهٔ پیکان شکست

۴

شد به ره آرزو، پای سلامت فگار

بس که ز سنگ بتان، شیشهٔ ایمان شکست

۵

آنکه به باغ کرم، کی به دل خصم هم

خار تمنّا ازان گلبن احسان شکست

۶

ژاله‌فشان ، ابر زد با کف تو لاف جود

برق زدش بر دهان، کش همه دندان شکست

۷

کوه وقارش فکند سایه چو بر آسمان

گشت دو تا پشت قوس، کفّهٔ میزان شکست

۸

ابر وقار ترا، سایه چو لنگر فکند

دُرج گهر چون حباب، در دل عمّان شکست

۹

کاسته گردد چو بدر، بی‌سر و پا چون سپهر

هرکه به خوانت نمک خورد و نمکدان شکست

تصاویر و صوت

دیوان میلی مشهدی به تصحیح محمد قهرمان - تصویر ۲۲۲

نظرات