
میلی
شمارهٔ ۱۲۴
۱
چنان ز بیم رقیبان نظر به ره دارد
که یک زمان نتواند مرا نگهدارد
۲
حذر کنید ازان چشم، کاین همان چشم است
که روزگار مرا این چنین سیه دارد
۳
به صد گنه کنم اقرار، تا نداند غیر
که قصد جان من آن شوخ، بیگنه دارد
۴
ببین نهایت شوقم که با هزار جفا
تو اندم که تسلّی به یک نگهدارد
۵
دلا ز دور به حسرت نگاه کن که رقیب
ازو جدا شده و رو به وعدهگه دارد
۶
شهی که لشکر دلها از اوست، بیباکیست
که از غرور کجا چشم بر سپه دارد
۷
ز حدّ شوق من امشب زیاده است مگر؟
که مدّعی نظر آرزو به ره دارد
۸
شکست توبه میلی به دست مغبچهای
که صد خجالت ازو پیر خانقه دارد
نظرات