
میلی
شمارهٔ ۱۲۵
۱
زان زهر چشم، بس که دلم تلخکام شد
برکام او شراب تمنّا حرام شد
۲
کردم سلام و فایده این یافتم که دل
نومید بعد ازین ز جواب سلام شد
۳
بیون نرفت لذّت وصل تو از دلم
هرچند هجر در صدد انتقام شد
۴
دل با صد اهتمام ندید از لب تو کام
نومید آخر از تو به سعی تمام شد
۵
در کین زمانه را شده شرمایه فریب
شرین لبی که جانم ازو تلخکام شد
۶
میلی به لطف او ننهی دل، که پیش ازین
مخصوص بنده بود نگاهی که عام شد
نظرات