میلی

میلی

شمارهٔ ۱۳۲

۱

بی‌رحم من از من سفر خویش نهان کرد

تا خاطر ازو خوش بود، اما نتوان کرد

۲

از شوق عنانگیری او جان به لب آمد

هرگاه دلم اندیشه آن دست و عنان کرد

۳

فریاد که در عشق تو خود را و مرا غیر

از طعنه بی‌فایده رسوای جهان کرد

۴

عام است چنان گرمی عشق تو، که ما را

افسرده ز همصحبتی هم‌نفسان کرد

۵

گر بی‌سبب آزرده شد آن شوخ ز میلی

غم نیست، همین بس که ز اغیار نهان کرد

تصاویر و صوت

نظرات