
میلی
شمارهٔ ۱۳۷
۱
چو سرو قد تو از می به پیچ و تاب درآید
چو باد سرد مرا دل به اضطراب درآید
۲
درآ به عزم صبوحی چو آفتاب صباحی
که بخت ناشده بیدار من، ز خواب درآید
۳
چو با خیال تو شبها به گفتوگوی در آیم
ز درد دل نگذارم که در جواب درآید
۴
بر آن سرم که زبان گر به پرسشم بگشاید
کنم ازو گله چندانکه در عتاب درآید
۵
فغان ازانکه کند عزم کلبه من و بر در
کسی ببیند و نتواند از حجاب درآید
۶
چو غنچه، پردگیی کز حجاب رو ننمودی
کنون چو شمع به هر مجلسی خراب درآید
۷
خدنگ او ننهد پا به منزل دل میلی
کسی ز بهر چه در منزل خراب درآید
نظرات