
میلی
شمارهٔ ۱۳۹
۱
سخن آن مست کجا با من مدهوش کند
مگر از سرزنش غیر فراموش کند
۲
فرصت حرف چو یابم، ز رقیبان گویم
تا به این حیله ز من هم سخنی گوش کند
۳
در سخن آیم و از بس که کنم بیتابی
چون گل از شرم برافروزد و خاموش کند
۴
قاصد از آرزوی وصل چنان بیخبر است
که به سویش رود و نامه فراموش کند
۵
به فراموشی اگر باده ز میلی گیرد
نظری سوی رقیب افکند و نوش کند
نظرات