
میلی
شمارهٔ ۱۴
۱
زبس که سوخته داغ جدایی تو مرا
فسرده ساخته در آشنایی تو مرا
۲
چنین که گرم وفای توام، عجب دانم
که ناامید کند بی وفایی تو مرا
۳
فتادی ای دل وحشی به دست سنگدلی
برو که نیست امید رهایی تو مرا
۴
دلا در آتش هجران به حال من رحمی
که سوخت جان ز محبت فزایی تو مرا
۵
دلا به عجز چو در دست و پای او افتی
خجالت است ز بی دست و پایی تو مرا
۶
ترا به رندی و مستی شناختم میلی
کجا فریب دهد پارسایی تو مرا
نظرات