میلی

میلی

شمارهٔ ۱۴۴

۱

دل چون ز بی‌وفایی او یاد می‌کند

پیش خیال او گله بنیاد می‌کند

۲

زان گونه گرم خواهش داد است از تو دل

کش داد می‌دهیّ و همان داد می‌کند

۳

پیغام قتل کز تو رقیب آورد به من

نومیدی‌ام ببین که مرا شاد می‌کند

۴

قتل مرا کرشمه جلاد او بس است

بیهوده شحنه اجل امداد می‌کند

۵

از ذوق من به بند تو خلقی فتاده‌اند

صید تو کار آهوی صیاد می‌کند

تصاویر و صوت

نظرات