میلی

میلی

شمارهٔ ۱۶۲

۱

بیمار غم از مردن، اندیشه بسی دارد

گویا نظر حسرت، بر راه کسی دارد

۲

آمیزش او با من، بی‌مصلحتی نبود

ای وای ازان گرمی،‌ کآتش نفسی دارد

۳

چون دادکنان بینم، آزرده بیدادی

آهی کشم از حسرت، کاین دادرسی دارد

۴

تا مایه نومیدی،‌ دل را نشود افزون

دیگر نکند ظاهر، گر ملتمسی دارد

۵

تا بزم‌نشینان را، ازداغ گمان سوزد

هر چشم زدن رمزی با بوالهوسی دارد

۶

کی در شکن زلفت، از ناله دلم خون شد

مرغی ز خوش‌آهنگی، رنگین قفسی دارد

۷

صد مرحله را میلی، از ناله زدی بر هم

کم قافله‌ای چون تو نالان جرسی دارد

تصاویر و صوت

دیوان میلی مشهدی به تصحیح محمد قهرمان - تصویر ۹۷

نظرات