
میلی
شمارهٔ ۱۶۲
۱
بیمار غم از مردن، اندیشه بسی دارد
گویا نظر حسرت، بر راه کسی دارد
۲
آمیزش او با من، بیمصلحتی نبود
ای وای ازان گرمی، کآتش نفسی دارد
۳
چون دادکنان بینم، آزرده بیدادی
آهی کشم از حسرت، کاین دادرسی دارد
۴
تا مایه نومیدی، دل را نشود افزون
دیگر نکند ظاهر، گر ملتمسی دارد
۵
تا بزمنشینان را، ازداغ گمان سوزد
هر چشم زدن رمزی با بوالهوسی دارد
۶
کی در شکن زلفت، از ناله دلم خون شد
مرغی ز خوشآهنگی، رنگین قفسی دارد
۷
صد مرحله را میلی، از ناله زدی بر هم
کم قافلهای چون تو نالان جرسی دارد
تصاویر و صوت

نظرات