
میلی
شمارهٔ ۱۷۴
۱
عنان چو از پی صید زبون بگرداند
مرا که صید زبونم، به خون بگرداند
۲
ز بزم چون رود آن مست یک زمان بیرون
دلم هزار گمان در درون بگرداند
۳
حجاب عشق دلم را به خویش نگذارد
وگرنه از تو کسی راه چون بگرداند؟
۴
جنون نمیبرد این غم ز خاطرم که مباد
غم تو راه ز اهل جنون بگرداند
۵
منم به دست تو مرغی که طفل تا کشدش
هزار مرتبه در خاک و خون بگرداند
۶
فکنده شاخ گلی شعله در دل میلی
کز آفتاب، رخ لالهگون بگرداند
نظرات