
میلی
شمارهٔ ۱۸
۱
گر بیخودی مجال دهد اضطراب را
بنیاد برکند دل و جان خراب را
۲
در عشق می گدازم و می سوزم و خوشم
با آتش است صحبت گرمی کباب را
۳
صحبت میان ما نشود گرم از حجاب
کو محرمی که رفع کند این حجاب را
۴
میدان حرف داد سوال توام، ولی
برتافت دست شرم، عنان جواب را
۵
گر خاطرت به سختی جان کندنم خوش است
منت نهم به جان و کشم این عذاب را
۶
در خوابگاه دیده بختم قرار یافت
از چشم من چو گریه برون کرد خواب را
۷
میلی خوش آنکه مست رسد آن سوار و من
گاهی عنان ببوسم و گاهی رکاب را
تصاویر و صوت

نظرات