
میلی
شمارهٔ ۱۹۳
۱
صحرای دل ز آتش می شد حجاب سوز
زد آتشم به جان ز رخ آفتاب سوز
۲
اول ز روی گرم، دلم را کباب کرد
آخر به خنده نمکین شد کباب سوز
۳
بودم ازو چو شعله آتش در اضطراب
با آنکه بود بیخودیام اضطراب سوز
۴
هر دم شدی ز بیخودیام گرم صد عتاب
گر آتش حجاب نبودی عتاب سوز
۵
امشب خیال آن لب پرشور تا به روز
در چشم خونفشان چو نمک بود خواب سوز
۶
میلی در آرزوی جمالش نسوختی
گر آفتاب حسن نبودی نقاب سوز
تصاویر و صوت

نظرات