
میلی
شمارهٔ ۱۹۴
۱
جان رفت و سینه تیر غمت را نشان هنوز
دل شاهباز عشق ترا آشیان هنوز
۲
در زیر خاک، دل به همین خوش کنم که هست
از خون من نشانه بر آن آستان هنوز
۳
دانستهای که مهر تو با جان نمیرود
کز خاک کشتگان گذری سرگران هنوز
۴
راز نهانیام شده افسانه در جهان
وین طرفهتر که میکنم از خود نهان هنوز
۵
این غم کجا برم که به من از جفای تو
شد غیر مهربان و تو نامهربان هنوز
۶
یارب کجا پیاله لبریز دادهاند
کز باده آستین تو دارد نشان هنوز
۷
میلی درین خیال که بردارد از تو دل
تو دل ازو گرفته و در قصد جان هنوز
تصاویر و صوت

نظرات