
میلی
شمارهٔ ۱۹۷
۱
چون شمع درآ سرزده و بزم نشین باش
غارتگر دل، آفت جان، رهزن دین باش
۲
ای دل که ترا گفت که مشنو سخن کس؟
جان ده به نکویان و بد روی زمین باش
۳
شادم که ز بیداد تو مرگم شده نزدیک
امروز دگر بهر خدا بر سر کین باش
۴
چشمان تو هرجا که در فتنه گشایند
گویند اجل را که برو گوشه نشین باش
۵
دل میدهد از دیدن دلدار، خبرها
ای دیده دمی بر سر راهش به کمین باش
۶
مگذار که میلی رود آزده ازین شهر
با او دو سه روزی به تکلّف به ازین باش
تصاویر و صوت

نظرات