
میلی
شمارهٔ ۲۱۸
۱
ترسم گر از محبّت خویشش خبر کنم
با خویش سرگرانی او بیشتر کنم
۲
بی طاقتی و شوق ببین، کز برم هنوز
نگذشته، روی بر سر ره دگر کنم
۳
ترسم زبی وفایی خود منفل شوی
گر از امیدواری خویشت خبر کنم
۴
رسواییام رسیده به جایی که از حجاب
دیگر ز پیش او نتوانم گذر کنم
۵
میلی ز شرم عشق بجانم که سوی او
با شوق این چنین نتوانم نظر کنم
نظرات