
میلی
شمارهٔ ۲۳۸
۱
نباشد چارهای درآرزویش غیر جان دادن
که باشد عیب پیش غمزهاش رسم امان دادن
۲
ز غوغای هوسناکان به این امید خرسندم
که خواهد بدگمانیها به یادش امتحان دادن
۳
ز بیتابی هلاک مردنم، هرچند میدانم
که غم دست از گریبانم نمیدارد به جان دادن
۴
به کویش چون روم، بیگانهای همره برم با خود
که دل را از تغافل کردنش تسکین توان دادن
۵
به وقت شکوهاش جرمم یقین از بیگناهی شد
مرا میلی تو میبایست حرفی بر زبان دادن
تصاویر و صوت

نظرات