
میلی
شمارهٔ ۲۴۶
۱
چون هجوم آرد محبت، شاد نتوان زیستن
در کمند آرزو آزاد نتوان زیستن
۲
عهد یاری با رقیبان بستی و زین اضطراب
گرچه عهد توست بیبنیاد، نتوان زیستن
۳
نیم بسمل سازدم چون ذوق شکرّخند او
زهر چشمش گر نباشد یاد، نتوان زیستن
۴
دوستان گویند اهل عشق را غم دشمن است
ایخوش آن دشمن که بیاو شاد نتوان زیستن
۵
زخمکاری، بخت نافرمان، شکاری نیم جان
با وجود رحمت صیاد نتوان زیستن
۶
یار، میلی میشود بیدادآموز رقیب
فکر مردن کن کزین بیداد نتوان زیستن
نظرات