
میلی
شمارهٔ ۲۴۸
۱
کو بخت کز برآمدن کام دل ازو
گردم ز ناامیدی خود منفعل ازو
۲
قاصد ز انفعال پیامم نمیبرد
بیند ز بس که در گلهام متصل ازو
۳
با او چو همرهی کنم، از طعنه رقیب
او منفعل ز من شود و من خجل ازو
۴
دل دعوی محبت او بس که میکند
شرم آیدم که شکوه کنم پیش دل ازو
۵
باشد به رنگ میلی خونین کفن مرا
دستی به سر چو لاله و پایی به گل ازو
نظرات