میلی

میلی

شمارهٔ ۲۵۲

۱

از بس که کرده‌ام گله هر جا ز خوی او

شرم آیدم دگر که ببینم به سوی او

۲

شرمنده‌وار می‌گذرد چون به من رسد

تا آنچه کرده است نیارم به روی او

۳

قاصد به من مگو خبر التفات یار

رو با کسی بگو که ندانسته خوی او

۴

هر دم رقیب از پی تحقیق حال من

سازد بهانه‌ایّ و کند گفت‌وگوی او

۵

مردم ز بهر یک نگه آشنای یار

تا صید کیست آهوی بیگانه خوی او

۶

میلی چنین که برده ز راهش فریب غیر

بودن نمی‌توان به ره آرزوی او

تصاویر و صوت

دیوان میلی مشهدی به تصحیح محمد قهرمان - تصویر ۱۳۳

نظرات