
میلی
شمارهٔ ۲۹۰
۱
به بالین من در تب غم نیایی
وگر جان سپارم به ماتم نیایی
۲
به پرسیدنم بس که تقصیر کردی
کنون از خجالت به سویم نیایی
۳
مرا کشتی و بهر دفع گمان هم
به پرسیدن اهل ماتم نیایی
۴
چنان زار کشتی مرا کز خجالت
کنون برسر خاک ما هم نیایی
۵
دلا همچو میلی برون میبری جان
اگر سوی آن زلف پرخم نیایی
نظرات