
میلی
شمارهٔ ۳۷
۱
دامان ناز برزد وتیغ جفا گرفت
سرمست در رسید و گریبان ما گرفت
۲
گردید تیر غمزه مستش به خون من
هر چند دست او به شفاعت حنا گرفت
۳
شب گفتم آنقدر سخن از بیخودی به یار
کش خواب از فسانه بی مدعا گرفت
۴
آن شاخ گل، شکفته ز اهل وفا گذشت
تا از نسیم آه که بوی وفا گرفت؟
۵
میلی ترا کسی که ملامت ز عشق کرد
آهوی نیم جان به کمند بلا گرفت
نظرات