
میلی
شمارهٔ ۴۰
۱
ز من دمی که گذشتی، شتاب حاجت نیست
نمیرسم ز پیات، اضطراب حاجت نیست
۲
چو من به بزم تو از آمدن پشیمانم
برای خاطر دشمن عتاب حاجت نیست
۳
مرا چو میبرد از هوش، اضطراب سوال
حکایتی که بپرسم جواب حاجت نیست
۴
چو حیرت تو ببندد لب از فسانه مرا
پی خموشی من طرح خواب حاجت نیست
۵
دمی که با دگری طرح گفتوگو فکنی
ز دیدن چو منی اضطراب حاجت نیست
۶
ز هوش برد نگاه تو ما و میلی را
ز بهر بیخودی ما شراب حاجت نیست
نظرات