
میلی
شمارهٔ ۵۲
۱
میا به پرستش من، جون امید صحت نیست
به حال مرگ مرا دیدن از محبت نیست
۲
به غایتی هوس گفتوگوست با تو مرا
که تاب خامُشیام با وجود حیرت نیست
۳
کنون که جان به لب آمد مرا، دمی بنشین
مرو، که وقت چنین رفتن از مروّت نیست
۴
خطت نقاب حیا برفکنده و ز حجاب
هنوز با تو مرا آرزوی صحبت نیست
۵
ز بی وفایی خود، گرچه شرمسار منی
هنوز پیش توام جرئت شکایت نیست
۶
تو با رقیبی و میلی تغافلی دارد
تغافلی که کم از صد نگاه حسرت نیست
تصاویر و صوت

نظرات