
میلی
شمارهٔ ۵۴
۱
بس که پیشت عاشق از جام حجاب از دست رفت
هرچه پرسیدی، به هنگام جواب از دست رفت
۲
ای خوش آن شبها درین اندیشه، کش بینم به خواب
در دلم میگشت، تا هنگام خواب از دست رفت
۳
دل چنان پا مال شد از دستبرد قهر یار
کان ز پا افتاده، از نام عتاب از دست رفت
۴
دوش ازو مّی خواستم، برتافت رو پیش رقیب
آبروی من به یک جام شراب از دست رفت
۵
وقت پیری از ره میخانه میلی پا بکش
گوشهای بنشین، که ایّام شباب از دست رفت
نظرات