
میلی
شمارهٔ ۵۶
۱
در کعبتین عشق تو نقش مراد نیست
وز ششدر غم تو امید گشاد نیست
۲
در دشت شوق بس که به سر بردم، آن چنان
گم گشت نام من که مرا هم به یاد نیست
۳
دادیم جان و دل ز خم زلف او نرست
مردیم و کار بسته ما را گشاد نیست
۴
از بس که نم گرفت زمین زآب دیدهام
در وادی بلا اثر از گردباد نیست
۵
میلی به نامرادی عشق تو جان سپرد
گویا به باغ عشق، نهال مراد نیست
نظرات