
میلی
شمارهٔ ۷
۱
می دهد ساقی می نابی که می سوزد مرا
می زند بر آتشم آبی که می سوزد مرا
۲
می رود آن مست، هشیارانه از پیشم، ولی
نخل قدش می خورد تابی که می سوزد مرا
۳
تا ز من افسانه غم نشنود شبهای وصل
می شود از حیله در خوابی که می سوزد مرا
۴
تا خجل از تنگدستی سازدم در بزم خویش
می نماید غیر، اسبابی که می سوزد مرا
۵
باز چون میلی درین افسردگیها دیده ام
روی خورشید جهانتابی که می سوزد مرا
تصاویر و صوت

نظرات