
میلی
شمارهٔ ۸۵
۱
زپا فتادهام و سر بر آستانه اوست
فسانه گشتهام و بر زبان فسانه اوست
۲
گمان آنکه ز عشقم هنوز بیخبر است
مرا زهمرهی بیتکلّفانه اوست
۳
به هر طرف که نمایم عزیمت رفتن
چو نیک در نگرم، رو به سوی خانه اوست
۴
دهد نشستن یار آنچنان ز رفتن یاد
که نانشسته مرا گوش بر بهانه اوست
۵
دمی که دست ندامت به هم زند میلی
شود به ناله تسلی، مگر ترانه اوست؟
نظرات