میلی

میلی

شمارهٔ ۹

۱

رفت سوی خانه چون بنمود روی خویش را

تا نماید بر غریبان راه کوی خویش را

۲

در نیابم لذتی از همزبانیهای یار

بس که می یابم پریشان، گفت وگوی خویش را

۳

آن پری از من گریزان است و من از انفعال

می کنم پنهان ز مردم جست وجوی خویش را

۴

بس که ورزیدم به او بیگانگی، نزدیک شد

کآشنای خود کنم، بیگانه خوی خویش را

۵

با وجود وصل، در دل حسرت دیدار ماند

بس که یار از ناز برمی تافت روی خویش را

۶

عالمی شد همچو میلی آهوی سر در کمند

چون گشوده از هم کمند مشکبوی خویش را

تصاویر و صوت

نظرات