
میلی
شمارهٔ ۹۲
۱
رازم فسانه از نگه عاشقانه شد
بیهوده رازدار خجل در میانه شد
۲
رسواییام ببین که ز شرم پیام من
قاصد به سوی او نتواند روانه شد
۳
از بادهٔ خیال توام دوش دست داد
کیفیتی، که نالهٔ زارم ترانه شد
۴
با غیر وعده داد و مرا چون ز دور دید
برخاست از فریب و روان سوی خانه شد
۵
شوقم ببین که با همه غیرت، به بزم تو
پیغام غیر، آمدنم را بهانه شد
۶
میلی نیافت لذتی از بزم وصل تو
از بس خجل ز آمدن بیخودانه شد
تصاویر و صوت

نظرات