
میلی
شمارهٔ ۹۵
۱
ز بس که شوق مرا برقرار نگذارد
نشستهام به سر راه یار نگذارد
۲
چنان ز من گذرد سرگران، که طعنه غیر
مرا به رهگذر انتظار نگذارد
۳
به بزم یار ز اندیشه عتاب، مرا
خیال شکوهٔ بیاختیار نگذارد
۴
هجوم شوق من از حد گذشت و میترسم
که پای عهد ترا استوار نگذارد
۵
ز گرامیاش غرضی غیر ازین نمییابم
که خجلتم به سر رهگذار نگذارد
۶
نهان گذشتن آن پرفریب، میلی را
به هیچ رهگذر امیّدوار نگذارد
نظرات