
میلی
شمارهٔ ۹۹
۱
تلخکام غم او، درد و دوا نشناسد
شربت عافیت و زهر بلا نشناسد
۲
تا نگوید سخنی پیش من از وصل نهان
حال خود گویم اگر غیر مرا نشناسد
۳
آشنایی به تو صد بار اگر تازه کنم
بازم آن غمزهٔ بیگانه نما نشناسد
۴
آنکه چون گل همه شب داده به مستان ساغر
چون مرا دید، کسی را ز حیا نشناسد!
۵
گلرخان گوش به درد دل میلی دارید!
که کسی حال مرا به ز شما نشناسد
تصاویر و صوت

نظرات