میرداماد

میرداماد

شمارهٔ ۱۰

۱

آتش که شعله عاریت از جان ما گرفت

چون برق عشق بود که در آشنا گرفت

۲

ای بس که در فراق تو از بخت واژگون

نفرین خویش کردم و گردون دعا گرفت

۳

هر جا که جان خسته به بیماری ئی فتاد

عشق تو رفت و بیعت درد از دوا گرفت

۴

این دل که عنکبوت زوایای محنت است

یارب چسان به دام حیل این هماگرفت

۵

ای بیوفا خیال تو چندان به روز هجر

پهلوی ما نشست که بوی وفا گرفت

۶

روزی کتاب هستی ما می نوشت چرخ

تقدیر رفت نسخه اصل از بلا گرفت

۷

شرمنده خیال توام کم قبول کرد

من خاک بودم او ز کرم توتیا گرفت

۸

اشراق چون دو چشم تو در خشکسال هجر

چندان گریستم که کنارم گیا گرفت

تصاویر و صوت

دیوان اشراق به کوشش سمیرا پوستین‌دوز - محمدباقر بن محمد میرداماد - تصویر ۲۴۳
دیوان میرداماد (اشراق) به کوشش احمد کرمی - محمدباقر بن محمد میرداماد - تصویر ۶۴

نظرات