میرداماد

میرداماد

شمارهٔ ۱۵

۱

بی غم عشق تو جان با هستی من دشمن است

هرکه با جان هم وثاقی کرد با تن دشمن است

۲

ای که گفتی تیر باران است از او جوشن بپوش

دوست چون تیر افکندبر دوست جوشن دشمن است

۳

بر جهانی می نیارستم گشودن چشم از آنک

خانه تاریک دل با نور روزن دشمن است

۴

پیش چشمم بتگه دیر آید اکنون کالبد

آری آنکو بت شکن شد با برهمن دشمن است

۵

ریزه الماس با زخم آنچنان دشمن مباد

کز فراقت خواب خوش بر دیده من دشمن است

۶

نکته بین اشراق کز اطوار بخت واژگون

دوست با ما راست پنداری چو دشمن دشمن است

تصاویر و صوت

دیوان میرداماد (اشراق) به کوشش احمد کرمی - محمدباقر بن محمد میرداماد - تصویر ۷۱
دیوان اشراق به کوشش سمیرا پوستین‌دوز - محمدباقر بن محمد میرداماد - تصویر ۲۰۲

نظرات