میرداماد

میرداماد

شمارهٔ ۲۷

۱

مگو که سوختن از عاشقی بتر باشد

که سوز آتش عشاق بیشتر باشد

۲

گر استخوان من از عشق دوست خاک شود

هنوز بر سر پیکان کارگر باشد

۳

سنان حادثه خون ریزدش ز پرده چشم

که بال خیال تواش خواب در نظر باشد

۴

به ملک عشق گرفتم سکون به اقلیمی

که خاک شعله کشد ابر را شرر باشد

۵

دلم زگرمی سودای عشق دریائیست

که موج آن همه از آتش جگر باشد

۶

کنون ز مردم چشم تو راضیم اشراق

که زخم نشتر آن راحت بصر باشد

تصاویر و صوت

دیوان میرداماد (اشراق) به کوشش احمد کرمی - محمدباقر بن محمد میرداماد - تصویر ۷۹

نظرات