
میرداماد
شمارهٔ ۲۶۳
۱
یکباره بترک دار دنیاگفتم
بیرون خود از غبار هستی رفتم
۲
از بسکه درون سینه شبهای فراق
در خدمت سلطان خیالت خفتم
تصاویر و صوت

نظرات