
غروی اصفهانی
شمارهٔ ۱
۱
ای شمع جهان افروز بیا
وی شاهد عالم سوز بیا
۲
ای مهر سپهر قلمرو غیب
شد روز ظهور و بروز بیا
۳
ای طائر سعد فرخ رخ
امروز توئی فیروز بیا
۴
روزم از شب تیره تر است
ای خود شب ما را روز بیا
۵
ما دیده براه تو دوخته ایم
از ما همه چشم مدوز بیا
۶
عمریست گذشته بنادانی
ای علم و ادب آموز بیا
۷
شد گلشن عمر خزان از غم
ای باد خوش نوروز بیا
۸
من مفتقر رنجور توام
تا جان بلب است هنوز بیا
تصاویر و صوت

نظرات