
غروی اصفهانی
شمارهٔ ۱۴
۱
با نیک و بد دنیا خوش باش
چون بادۀ صافی بیغش باش
۲
بر خاک چو آب برم آرام
وز باد هوی نه چو آتش باش
۳
از خلق زمانه کناره بگیر
یا با همگی بکشاکش باش
۴
با مردم نادان کله مزن
تسلیم کن و بز اخفش باش
۵
از دیو طبیعت دوری کن
دیوانۀ یار پریوش باش
۶
جمعیت خاطر اگر طلبی
چون زلف نگار مشوش باش
۷
گر نقش نگار همی جوئی
از اشک و سرشک منقش باش
۸
چون مفتقر اندر کوی وفا
از روی نیاز بلاکش باش
نظرات