
غروی اصفهانی
شمارهٔ ۱۹
۱
هر کس بتو دست تولی زد
پا بر سر عرش معلی زد
۲
تا با تو دلم همدم شد، دم
از سرّ «دنا فتدلی» زد
۳
هر کس که «بلی» گو شد ز الست
در نقش جهان رقم «لا» زد
۴
از روی مه تو فروغی بود
برقی که از طور تجلی زد
۵
از شعلۀ روی تو عالم سوخت
آتش در بنده و مولی زد
۶
بی عشق تو گمره هر که قدم
در وادی صائم و صلی زد
۷
دل به تو هر که تسلی داد
عشق تو قلم بتسلی زد
۸
شد مفتقر شیدا مجنون
در عشق تو نغمه ز لیلی زد
نظرات