
غروی اصفهانی
شمارهٔ ۲۹
۱
تا گوهر عشق اندوختهام
چشم از همه عالم دوختهام
۲
تا با غم عشق تو ساختهام
همواره سراپا سوختهام
۳
تا سینۀ من سینای غم است
چون نخلهٔ طور افروختهام
۴
از دفتر عشق تو روز نخست
دیباچهٔ غم آموختهام
۵
با شور غمت سودا زدهام
نقد دل و دین بفروختهام
۶
هرکس به دلآرامی دلشاد
من مفتقر دلسوختهام
نظرات