غروی اصفهانی

غروی اصفهانی

شمارهٔ ۴۳

۱

فروغ حسن تو داده است چشم بینا را

بهر چه می نگرد جلوه طور سینا را

۲

بگوش جان شنود هر که محرم راز است

ز آسمان و زمین نغمۀ «انا الله» را

۳

لطیفۀ دل آگاه در صحیفۀ کون

کند مطالعه دائم صفات و اسما را

۴

نقوش صفحۀ امکان شئون یک ذاتند

هزار اسم نمایند یک مسمی را

۵

مکن ملامت شوریدگان بی سر و پا

نداند آدم شوریده سر، ز سر پا را

۶

حکایت لب شیرین ز کوهکن بشنو

ببین پدیدۀ مجنون جمال لیلی را

۷

حدیث عاشق صادق بجوی از وامق

وگر نه عذر بنه عشق روی عذرا را

۸

پیام یار بهر گوش آشنا نبود

صبا است ماشطه آن زلف عنبر آسا را

۹

ز آهوان ختا، جوی مشک نافۀ چین

به چین زلف بتان، حلقه بین دل ما را

۱۰

ز لوح سینه دلا رنگ خون زشت بشوی

به چشم پاک توان دید روی زیبا را

۱۱

ز مفتقر ادب عشق ار بیاموزی

چه خاک راه شوی عاشقان شیدا را

تصاویر و صوت

دیوان حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی - مقدمه محمدرضا مظفر - محمدحسین غروی اصفهانی (کمپانی) - تصویر ۲۴۶

نظرات