غروی اصفهانی

غروی اصفهانی

شمارهٔ ۶۷

۱

گر تیر غمی به شست گیرد

بر سینۀ ما نشست گیرد

۲

پشت فلک از تجلی او

همچون دل ما شکست گیرد

۳

یک غمزۀ آن دو نرگس مست

صد شهر خراب و مست گیرد

۴

این خام در آرزوی جامی است

کز میکدۀ الست گیرد

۵

از بادۀ عشق نیست گردد

تا دل ز هر آنچه هست گیرد

۶

گاهی ز حقایق معانی

زان صورت حق پرست گیرد

۷

سیر رشتۀ کار خود بیابد

گر زلف تو را بدست گیرد

۸

در بند تو مفتقر شد آزاد

بستی چه کسی ز بست گیرد

تصاویر و صوت

دیوان حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی - مقدمه محمدرضا مظفر - محمدحسین غروی اصفهانی (کمپانی) - تصویر ۲۵۹

نظرات

user_image
مهدی شکیبی
۱۴۰۱/۰۳/۲۴ - ۱۷:۰۲:۴۹
صح: هر تیر غمی... سر رشته کار خود...