محیط قمی

محیط قمی

شمارهٔ ۱۲۱ - مزیّن به منقبت حضرت ولایت پناه

۱

بگذار خواجه زسر، خواب خوش سحری

به گذشت عمر عزیز تا چند بی خبری

۲

دنیا و هرچه در اوست، هیچ است و تو همه چیز

تا چند ای همه چیز، غم بهر هیچ خوری

۳

ای شیخ طعنه مزن، بر می کشان که بود

در پرده باده کشی، بهتر ز پرده دری

۴

ناید ز نوع بشر، چون تو بدیع جمال

روحی تو یا ملکی، شمسی تو یا قمری

۵

خوبی چنان که اگر، در آینه رخ خویش

بینی به جلوه گری، از خویش دل ببری

۶

با دوستان علی است، محکم ارادت من

وز دشمنان علی، هستم همیشه بری

۷

نخل وجود مرا، حب علی ثمر است

برهان خوبی نخل، باشد زنکو ثمری

۸

دویم تجلی حق، اول وصی نبی

که آموخت خضر از او، آیین راهبری

۹

یا رب نصیب «محیط» به نمای خاک نجف

روزی که دور حیات، خواهد شدن سپری

تصاویر و صوت

نظرات