
محیط قمی
شمارهٔ ۱۲۲ - موشّح و مختوم به مدح ساقی کوثر امیرمؤمنان علی علیه السلام
۱
حبذا شیوهٔ رندی و خوشا بیباکی
خرقه آلودگی و مستی و دامن پاکی
۲
خویشتن را هدف تیر ملامت کردن
شهره شهر شدن در صفت بی باکی
۳
خرقه بر تن درم از شوق چو یادم آید
فارغ البالی ایام گریبان چاکی
۴
گر شد آلوده به می خرقه ی ما باکی نیست
که همین شیوه یود شاهد دامن پاکی
۵
نعمت عشق حرام است بر آن نفس پرست
که کشد بار غم دوست به اندوه ناکی
۶
طی وادی طلب آید از آن تند قدم
که به گردش نرسد چرخ و فلک بدین چالاکی
۷
باده نوشین در رده به شب های دراز
زدعای سحری به بود و هتاکی
۸
طرفه مرغی است الهی دل مردان خدا
که بود معنی او عرشی و صورت خاکی
۹
یافت زالطاف علی شاه ولایت پر و بال
ورنه این طایر خاکی نشدی افلاکی
۱۰
حکم فرمای قدر، شاهسواری که قضا
دست و پا بسته شکاری بودش فتراکی
۱۱
قلب ماهیت اشیاء اگر امر دهد
درد درمان شود و زهر کند تریاکی
۱۲
قوهٔ مدرکه در معرفت شه چو «محیط»
معترف گشته به نادانی و بیادراکی
نظرات