محیط قمی

محیط قمی

شمارهٔ ۱۴ - در مدح امام یازدهم حضرت حسن بن علی العسکری علیه السلام

۱

دلم که بود زآلایش طبیعت پاک

گرفته گرد کدورت از این نشیمن خاک

۲

مَلول گشتم از این همرهان سست عنان

کجا است راه نوردی مُجرّدی چالاک

۳

اگر از این تن خاکی سفر کنی ای دل

نخست گام نهی پای بر سر افلاک

۴

بلند و پست جهان ای رفیق بسیار است

گهی به چرخ برد که گذارت برخاک

۵

چو نیستی است سرانجام، هرچه پیش آید

به هر طریق که باشی مدار دل غمناک

۶

به یاوه ابر بهاری به دجله می بارد

به راه بادیه لب تشنگان شدند هلاک

۷

رواق صومعه را آن زمان شکست آمد

که سرکشید به اوج سپهر طارم تاک

۸

نکو است هرچه کند دِلستان چه جور و چه مهر

خوش است آن چه دهد او، چه زهر و چه تریاک

۹

به کیش اهل کرم کافری، اگر ای دل

کنی به راه عزیزان زبذل جان امساک

۱۰

گرم رسد به گریبان جامه ی جان دست

کنم به روز فراق تو تا به دامان چاک

۱۱

من و خیال خلاف رضای تو، هیهات!

تو و هوای حصول مراد من؟ حاشاک

۱۲

ز یُمن دوستی بندگان خسرو دین

ز دشمنی زمانه، مرا نباشد باک

۱۳

ولیّ حق حسن بن علی، شه کونین

امام یازدهم، سبط خواجه ی لولاک

۱۴

بزرگ آیت یزدان که درک ذاتش را

توان نمودن گر ذات حق شود ادراک

۱۵

خدیو کون و مکان، شهسوار مسک وجود

که بسته سلسله ی کائنات بر فتراک

۱۶

شها وجود دو عالم طُفیل هستی تو است

تو اصل فیضی و ارواح عالمین، فداک

۱۷

به لطف عام تو دارد «محیط» چشم امید

در آن زمان که سپارد طریق تیره مغاک

تصاویر و صوت

نظرات